تانیش = آشنا

تانیش = آشنا

نوشته های فارسی و زبان مادری ام - ترکی آذربایجانی
تانیش = آشنا

تانیش = آشنا

نوشته های فارسی و زبان مادری ام - ترکی آذربایجانی

انجمن ادبی هنری صابر

دوستلار صابیرائوینه خوش گلیبسینیز


صابیر انجومنی هر آین آخیر چرشنبه سی


انجمن ادبی هنری صابر به زبان ترکی مهمان شعرای ترکی زبان در تهران است امروز فرصتی دست داد که با معرفی دوست عزیزی ، برای اولین بار در این انجمن حضور پیدا کنم .این انجمن آخرین چهار شنبه هر ماه برنامه دارد این بار در سالن باران فرهنگسرای اشراق از ساعت 18 الی 20 بود

جو صمیمی با طنز پردازان و شاعران به نام ترک زبان ، روحیه تازه ای به من داد .



حضور علاقمندان و شاعران جوان علاقمند به زبان ترکی برای من غیر منتظره بود
و فضای جالبی رو بوجود آورده بود

ادامه مطلب ...

دوستی ، شعری از فریدون مشیری



دوستی


دل من دیر زمانی است که می پندارد :

« دوستی » نیز گلی است ؛

مثل نیلوفر و ناز ،

ساقه ترد ظریفی دارد .

بی گمان سنگدل است آنکه روا می دارد

جان این ساقه نازک را

                       - دانسته-

                          بیازارد !

در زمینی که ضمیر من و توست ،

از نخستین دیدار ،

هر سخن ، هر رفتار ،

دانه هایی است که می افشانیم .

برگ و باری است که می رویانیم

آب و خورشید و نسیمش « مهر » است

گر بدانگونه که بایست به بار آید ،

زندگی را به دل‌انگیزترین چهره بیاراید .

آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف ،

که تمنای وجودت همه او باشد و بس .

بی‌نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس .

زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست

تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست .

در ضمیرت اگر این گل ندمیده است هنوز ،

عطر جان‌پرور عشق

گر به صحرای نهادت نوزیده است هنوز

دانه ها را باید از نو کاشت .

آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان

خرج می باید کرد .

رنج می باید برد .

دوست می باید داشت !

با نگاهی که در آن شوق برآرد فریاد

با سلامی که در آن نور ببارد لبخند

دست یکدیگر را

بفشاریم به مهر

جام دل هامان را

                مالامال از یاری ، غمخواری

بسپاریم به هم

بسراییم به آواز بلند :

- شادی روی تو  !

                      ای دیده به دیدار تو شاد

باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست

تازه ،

        عطر افشان

                   گلباران باد .


تقدیم به کسانی  که بدون آنها زندگی تعطیل است.

و امروز با نهایت صمیمیت  لطف کردند قسمتی از وقت عزیزشان رو به من دادند.


برگرفته از سایت فریدون مشیری